وبلاگ :
نامه هايي از خليج هميشه فارس
يادداشت :
زندگي چيست ؟
نظرات :
2
خصوصي ،
4
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
منشور
از كنار مزرعه اي مي گذشتم ، مترسكي را ديدم كه معلوم بود ساليان دراز بي حركت آنجا ايستاده است .
از او پرسيدم :« آيا از ايستادن خسته نشده اي ؟»
جواب داد :« نه ، لذت ترساندن آنقدر زياد است كه خستگي ام را جبران مي كند .»
به او گفتم :« راست مي گويي ، من هم بعضي وقت ها از اين كار خوشم مي آيد !»
او جواب داد :« تنها كساني كه تنشان از كاه پر شده است ، طعم اين لذت را مي چشند !»