منم كتاب دا رو خوندم و صد البته بيشتر به خاطر معروفيتش و تقديري كه از نويسنده شده بود كتاب بد نبود ولي من هنوز دليل اين همه معروفيتو نمي فهمم

خب خدا رو شکر که شما از مملکت گل و بلبل راضي ديدن کرديد....به اميد رضايت روزافزون شما...
ما نيز از کنترل!!!! ارشاد ، راضي، نمي دانيم هستيم يا نه. آخر رييس جمهور هم با آن همه خشانتش گفت خوب نيست اين کارها...يعني هي يقه مردم را بگيريم؟ خب يکبار به جاي يقه گرفتن برويم ببينيم چه کرديم که اين شد وضعيت؟
اين شنل قرمزي ها و سفيد برفي ها آيا ما را چگونه خطاب مي کنند به نظرتان؟
نظرمان در مورد مسايل هسته اي و نفتي هم خيلي خوب است...نسبت به کشورهاي دوستمان هم که سنگشان را مدام به سينه مي زنيم و هنگام راي دادن به قطعنامه ها خيلي جبران مي کنند و هوايمان را دارند هم نظرمان خيلي خوب است...
در مورد فيلترينگ و پارازيت هم نظرمان خيلي خوب است. خب دارند کنترلمان مي کنند، خودمان که زبانم لال عقل نداريم تشخيص بدهيم چه ببينيم و چه بخوانيم و چه گوش دهيم، بقيه بيشتر مي دانند.به هر حال ما که در همه چيز قدرت اول هستيم، حالا در دنيا نه، در خاورميانه...در فيلترينگ چرا نباشيم آيا؟
راستي از چيزهاي ديگر هم خشنوديم! مثلا اينکه داريم مي بينيم مردم هرروز متمايل تر به دين مي شوند به برکات کنترل! ها... خب معلوم است شنل قرمزي اي که مي زنيم تو گوشش مي گويد واااي، چه مهربانانه...من از فردا که نه از همين الان همفکر شما ، هم عقيده شما، و خلاصه مخلص شما هستم... همچنين آن را که گرفتيم و برديم و زندانش کرديم نيز...
چقدر خوب است آدم به واسطه اينکه از يکي خوشش مي ايد، همه چيز و همه کار آن آدم را خوب ببيند. اين هم خب يکي از نعمتهاي خداوند مهربان است که به برخي بندگان عنايت کرده...
خلاصه ما هم از همه چيز راضي و خشنوديم و خرسند...اين بود انشاي ما