• وبلاگ : نامه هايي از خليج هميشه فارس
  • يادداشت : عجب ولنتايني شد !
  • نظرات : 15 خصوصي ، 84 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    راستش امشب بدجوري تو حال و هواي صحبت هاي سيد حسن نصر الله و پيام آقا در مورد شهادت عماد مغنيه بودم که تصميم گرفتم مثل ساير اتفاقات بازتاب اين سخنان رو درسايت هاي مختلف رو هم نگاه کنم

    از يه طرف وبلاگم رو هم سر زدم و با پيام شما روبرو شدم

    وقتي وارد وبلاگتون شدم يهو يه احساس عجيبي بهم دست داد نمي دونم چي شد که علاوه بر آخرين مطلبتون همه ي آرشيوتون هم مطالعه کردم واقعا قلمتان سرشار از احساس وعاطفه است و نوعي حقيقت در اون موج ميزنه که برا من از طرفي خيلي جذاب و از طرف ديگر نوعي تلنگر بود

    تلنگري که شايد لااقل من رو امشب تا صبح بيدار نگه داره و به چيزهايي که داشتنشون‌؛‌‌ داشت برام عادي مي شدن يک کمي بهتر فکر کنم و قدرشون رو بهتر بدونم ....کشورم ...دينم....مسجد محلمون....پدر و مادرم....رهبرم ...

    دعا کنيد بتونم بفهم چه چيزهايي دارم.

    فردا تولد امام موسي کاظم (ع) هستش ، راستش با خانواده تصميم داريم دعاي ندبه فردا رو بريم حرم شاهچراغ (ع) - برادرامام رضا (ع)- قضيه امشب يه جورايي سبب شد که ان شاالله به ياد شما و فاضله ، فاطمه زهرا، مريم، آمنه و كرول باشم

    اگه ميشه سلام من رو بهشون برسونيد و از قول من و خانواده بهشون تيريک بگين و اين قسمت از دعاي ندبه رو به عنوان شاخه گلي از طرف ما بهشون هديه کنيد که :

    و شيعتک علي منابر من نور مبيضة وجوههم حولي في الجنة و هم جيراني

    يادم رفت سلام كنم پس سلام

    پاسخ

    خودم رو كه لايق نمي دونم اما اون دوستان .... تفاوت از زمين تا كهكشونه ... الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولايت علي ابن ابي طالب