O ALLAH! I appeal to you for the sake of this Quran, for the sake of the one with whom You sent it
اللهم بحق هذا القران و بحق من ارسلته به......
قران ها بر سر و زمزمه ها بلند بود.
یتیمی را چه جانسوز حس کرده اند این جمع کوچک.
و چه صوت دلنشینی دارد الغوث های زهرا مسیحی زاده ای که پیش از این نگاشتم از او .
جنات که در سی سالگی با تشیع خود همسر مسلمانش را نماز خوان کرده! کرولاین بریتانیایی که فرزندانی تربیت کرده شب زنده دار، آلا روسی که همسر دوم مردی مسلمان شده و حلاوت تشیع تمام سختی های زندگی را از یادش برده، لیلای فیلیپنی که هنوز دو سال نیست معجزه آسا از سرطان شفا گرفته همه و همه زیر این سقف زمزمه هایی داشتند که بی شک به آسمان هفتم رسیده اند.
نه رنگ نه ملیت نه مدرک تحصیلی نه سن و سال هیچ چیز مطرح نیست اینجا ایمان موج می زند.
و من اگر اشکم جاری ست که : چگونه اینان می دانند غم یتمی و بی مولی شدن یعنی چه و من، مسلمان شناسنامه ای این گوشه حیرانم.
شب قدر اینان که در آن مقدر کردند زیر و زبر کردن زندگی اشان را کی بوده است ؟
مولا ما را دریاب!
قلم شما: رد قلم