«آهای دست نزنید! آهای نفروشید ! آهای اگه خریدید و دیدید زود قضاوت نکنید آآآآآآآآهای ...» نع جراتم انقدر نبود که ساعت 9 شب وسط خیابون داد بزنم و به خریدار های سی دی این چیزها رو بگم ! چه سی دی ای ؟ چه فیلمی ؟ : عرضه ترجمه عربی فیلم هایی مثل «دختران انتظار » و « موعد دیدار » این روزها در بحرین زیاد شده و ... بگذریم از اینکه چه کسانی و با چه اهدافی این عمل رو انجام می دهند و درشت هم روی جلد سی دی می نویسند که : «فیلم ایرانی ترجمه شده به عربی»؛ واقعا احساس شرم می کنم چرا؟ چون لحظه ای رو تصور می کنم که خریداری -که طبعا با نیت مشاهده یک فیلم از جمهوری اسلامی ایران سی دی را خریداری می کند- از مشاهده فیلم فارق بشه و بگه:« اینم از ایران! یا بگه :« واقعا در ایران این خبر هاست و ما بی خبریم! » اونوقت من ایرانی نباید فریاد بزنم ؟!
این روز ها اصلا دوست ندارم ورودی ایمیلم رو چک کنم چون وقتی موضوع ایمیل های فروارد شده دوستان عرب و عجم، اروپایی و آسیاییم شده «گل شِفته فراهانی» آرزو می کنم هرچی آی پی انترنتی هست از بین بره! وقتی همه به برکت یو تیوب و ... اسم گلشیفته رو به زحمت تمام یادگرفته اند و تکرار می کنند و می گویند که :« بابا کجای کاری!؟ همسرش امین هم در هالیوود همراهش بوده!» و بعد هم که اضافه می کنند :« مثل اینکه انگلیسی گل شِفته خوبه!» ( به قول خودش فنتستیک!) از ته قلب حس می کنم چقدر حربه ها را قشنگ دست شمن می دهیم ؛ یا آیا اصلا دیگر نیازی به دشمن داریم؟ و در آخر هم که همه به اتفاق می گویند : «انگار شایعه شده بلک لیست شده و حق ورود به ایران رو نداره!» دیگه می خوام داد بزنم ...... اما فرو می برم که «امان از فتنه های آخر الزمان» ....کار از فریاد گذشته .
---------------------------------------------------------------------------------------------
*خیلی از دوستان نتی و چتی از دلیل حضور کم رنگم در این مدت جویا شده اند. علت : گاهی نعمات خداوند آنقدر تو را غرق خود می کنند که نمی دانی به پاسخ کدام دعای نکرده عطایت کرده اند. از خود نوشتنت و گفتنت دیگر نمی آید حسرت ایامی را می خوری که فقط کنار دریا نشسته بودی و نظاره گر شنا کردن دیگران.خلاصه به هر نحی بوده ما را وسط دریا کشیده اند؛ دعا کنید که با رحمتش مثل همیشه از غواصی دریایش دست پر بر ساحل امانش کشتی امید پهلو زنم . راستی از این سرخوشی هم دوست دارم فریاد بزنم!
* مطلب آینده را حتما بخوانید که نقل روایتی ست و از قلم من نیست پس حتما لذت خواهید برد!
قلم شما: رد قلم