نمی دونی که ! می دونی ؟!
نه واقعا نمی دونی که اگر دست هات رو کیبورد گیر کرده باشه و یه طومار تحلیل و تفسیر و حرف برای نوشتن داشته باشی و در همین حین با سدی به نام دایل آپ برخورد کنی چه دردی داره! می دونی؟!
از این سفرم به ایران، از هماش ایرانیان خارج از کشور و صحبت های داغ مشایی و عکس العمل سید احمد خاتمی و پس لرزه های تا کنونش، از مشهد و افطارهای دهه اول ماه رمضون، از سی دی جی هفت، از نمایشگاه قران و شب های قدر، از صحبت های رهبر معظم در جمع دانشجویان که باید هزار بار از روش خواند و نوشت، از سیل پاکستان، پخش نشدن ربنا ی شجریان و اخراج و بازگشت کریمی و ملکوت و جراحت و پسر آدم و دختر حوا و ................. و ................ انقدر حرف برای گفتن دارم که تا برگردم بحرین و با وای فای متصل بشم و بنویسم در دلم قلمبه میشه و بعد هم تاریخ مصرفش می گذره!
اینا رو گفتم که در کنارش بگم این همه سر و صدا و تبلیغ وای فای و وای مکس و ای دی اس ال و ... رو اصلا جدی نگیرید! ما که کشف کردیم از زمان اقدام تا وصل شدن انقدر طول می کشه که ما بر می گردیم بحرین! و از همه مهم تر کاشف شدیم منطقه ای تو همین پای ِ تخت بعد از این همه سال و این همه پیگیری ساکنین هنوز سیستم کابلش با ای دی اس ال هم سازگاری نداره! (اصطلاحات فنیش باشه برای بعد!)
ماه رمضان شد، مى و میخانه بر افتاد*عشق و طرب و باده، به وقت سحر افتاد
افطار به مى کرد برم پیر خرابــــــــــات*گفتم که تو را روزه، به برگ و ثمر افتاد
با بـاده، وضو گیر که در مذهب رندان*در حضرت حق این عملت بارور افتاد
(امام خمینی -ره-)
قلم شما: رد قلم